قلادههای طلا بین مردم و اغتشاشگران تفاوت قائل شد/ جرأت ابوالقاسم طالبی را سایر کارگردانها ندارند
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۲۱۶۶۱۴
هنرمندان کشورمان در دفاع از مواضع محکم و تأثیرگذار اثر فاخر "قلادههای طلا"، ریزبینی، دقت و شجاعت ابوالقاسم طالبی، این کارگردان انقلابی را ستودند و این اثر سینمایی را سندی برای افشای فتنهگری جریانهای متعدد در داخل و خارج کشور در آشوبهای سال 88 خواندند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در سالگرد یومالله 9 دی و در حالی که مردم منتظر تماشای معدود آثار سینمایی تولیدشده با موضوع فتنه 88 و قیام حسینی 9 دی بودند، فیلم سینمایی "قلادههای طلا" ساخته هنرمند نامدار انقلاب اسلامی ، ابوالقاسم طالبی ابتدا از شبکه افق سیما و با اندکی وقفه از شبکه سراسری پخش شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در صفحه توئیتر خود نوشت:
امشب (نهم دی ماه ۹۷ ساعت بیست سى دقیقه) از بیت حضرت رهبرى با بنده تماس گرفتند و پیام ایشان را به اطلاع بنده رساندند، حضرت آقا فرمودند دیشب مجددا فیلم شما را از شبکه افق دیدم آفرین آفرین آفرین؛ دست شما درد نکند از قول من به بازیگران سلام برسانید·
یک مقام آگاه در واجا هم پیامى داده که ما بودیم که نمى گذاشتیم قلاده هاى طلا پخش بشه! این فیلم مشحون از تهمتهاى ناروا به سربازان گمنام امام زمان (عج) است، از نظر صاحب این قلم، 98 درصد بچههاى واجا گل هستند...
ولى چند نفرى هم بدجورى دائم شِکَرک میزنند براى فتنهگرها و سعى دارند براى من نقطه ضعفى درست کنند و آنرا بزرگ کنند تا اماننامه لیبرالیسم را امضا کنم و مثل خیلى از همکاران، بى خیالِ مبارزه با لکه هاى سیاه در پهنه نورانى و خورشیدفامِ جمهورى اسلامى شوم و بى آبرو در لاک خود فرو روم.
اگر بند بند استخوانهایم را جدا سازند و اگر سرم را بالاى دار ببرند، اگر زنده زنده در آتش بسوزانندم، هرگز امان نامه لیبرالیسم را امضا نمى کنم و دست از اندیشه هاى نورانى امام خمینى (س) و جانشین خلفش حضرت سید على روحى فدا بر نمیدارم.
انتشار این توئیت علاوه بر آنکه از شب گذشته تا امروز با استقبال کاربران توئیتر و دیگر شبکههای اجتماعی روبرو شده و به سرعت در حال انتشار است، واکنش چهرههای مختلف هنری کشور را نیز به همراه داشته است. هنرمندان کشورمان در گفتوگو با رسانهها در دفاع از مواضع محکم و تأثیرگذار اثر فاخر "قلادههای طلا"، ریزبینی، دقت و شجاعت این کارگردان انقلابی را ستودند و این اثر سینمایی را سندی برای افشای فتنهگری جریانهای متعدد در داخل و خارج کشور در آشوبهای سال 88 خواندند.
بازیگر اردبیلی "قلادههای طلا":
فیلم قلادههای طلا از بهترین فیلمهای اکشن معمایی ایران / سوادسینمایی و تجربیات ابوالقاسم طالبی قابل تحسین است
سجاد قنبرپور بازیگر فیلم سینمایی قلاده های طلا در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی سبلانما، اظهارداشت: با توجه به اینکه تاکنون سابقه ای نداشته است فیلم سیاسی با این محتوا و موضوع در کشور برای بررسی و نشان دادن ابعاد مختلف یک داستان واقعی را شرح دهد لذا کارگردان این فیلم با سواد سینمایی و تجربیات خوبی که داشت به خوبی توانست از این کار ارزشمند سربلند وبا کارنامه درخشان بیرون بیاید.
وی با اشاره به اینکه ابوالقاسم طالبی یکی از کارگردان های خوش ذهن و باسواد سینمای ایران است افزود: این کارگردان مطرح و انقلابی علاوه براینکه هجمه های زیادی در زمان ساخت و اکران فیلم قلاده های طلا داشت توانست این فیلم را به نحو احسن وشایسته به سرانجام برساند.
قنبرپور با بیان اینکه در زمان ساخت فیلم قلاده های طلا طالبی به همراه عوامل فیلم بصورت شبانه روزی و به مدت یکسال سختی های ساخت این فیلم را بردوش خود کشید افزود: در نتیجه این سختی ها به ثمر نشست و ثمره این زحمات شبانه روزی ابوالقاسم طالبی فیلمی شد با محتوای پر اکشن و معمایی فیلم قلاده های طلا که توانست بازتاب خوبی را در زمان خود در جامعه بین الملل سینما داشته باشد.
این بازیگر اردبیلی بیان کرد: این فیلم از لحاظ محتوایی اگر دارای مشابه نباشد لااقل در سه ردیف بالای فیلم های اکشن معمایی و سیاسی کشور جای دارد که از سوی مقام معظم رهبری نیز تایید و تشویق شده است.
وی نویسندگی فیلمنامه های اکشن را از جمله فیلمنامه های سخت و دشوار توصیف کرد وافزود: نوشتن فیلمنامه اکشن کار سختی است چرا که زمان در فیلم اکشن از طلا مهمتر است و یک اکشن خوب ثانیه ها را در فیلمنامه ذخیره میکند، و به نظر من نویسندگی این فیلم زمان زیادی صرف خود کرده است.
قنبرپور گفت: برای دیدن سختی های ساخت این فیلم را باید چندین بار و بصورت متفاوت و هنری این فیلم را دید و بررسی کرد، آن وقت هست که متوجه خواهی شد که چقدر این فیلم جذاب و معمایی است و توانسته است اطلاعات ها را در زمان های مناسب و به میزان مناسب به بیننده ارائه کند.
کارگردان مشهدی:
«قلادههای طلا» در نمایش فتنه دستتنها بود/ جرأت «ابوالقاسم طالبی» را سایر کارگردانها ندارند
فرهاد عظیما در گفتوگو با صبح توس پیرامون فیلم «قلادههای طلا» اظهار کرد: ابوالقاسم طالبی بر روی نکاتی در فیلمهای خود تکیه میکند که سایر هنرمندان و کارگردانها جرئت چنین کاری ندارند.
وی افزود: در مورد فتنه سال 88 تنها نباید به یک فیلم بسنده میکردیم این در حالی است که فیلمهای بسیاری در این حوزه باید ساخته و به ابعاد آن پرداخته میشد.
کارگردان انیمیشن «نبرد خلیج فارس یک و دو» در پاسخ به این سؤال که چرا نسبت به فیلم «قلادههای طلا» هجمه وارد شد، گفت: «قلادههای طلا» تنها فیلمی بود که در این حوزه ساخته شد، از همین رو هم موردتقدیر قرار گرفت و هم تیرهای بسیاری به سمتش آمد و شاهد آن بودیم که سطح هجمهها به قلاده های طلا بسیار زیاد بود.
عظیما تصریح کرد: در فیلم «قلادههای طلا» حرفهای بسیار خوبی زده شد ولی دستتنها بود، برای مخاطب جالب بود بازیگرانی که در فیلمهای دیگر نقشهای خاصی داشتند، در این فیلم نقش چهرههای ملی را ایفا میکردند.
وی گفت: سال آینده بنا بر فرمایش رهبری بناست فتنه دیگری صورت پذیرد، چقدر سینما گران ما در حوزه فتنه کارکردهاند؟
مدیرکل صدا و سیمای مرکز یزد:
برخی «قلاده های طلا» را با یک بیانیه سیاسی! اشتباه گرفته اند/ورود شجاعانه «طالبی» به حوزه فیلم سیاسی
احمد پهلوانیان در گفتگو با خبرنگار یزدرسا با بیان این که تولید فیلم سینمایی در حوزه سیاسی در سینمای ایران کمرنگ شده است گفت: هرچند بعد از انقلاب فیلم های خوبی در حوزه سیاسی ناظر به فضای قبل از انقلاب و روند پیروزی انقلاب اسلامی ساخته شد اما این روند روز به روز رو به افول گذاشته به طوری که تولید فیلم های سیاسی در جامعه انقلابی ایران به صفر رسیده است.
وی با اشاره به ساخت فیلم قلاده های طلا اظهار داشت: بعد از مدتها فیلم قلاده های طلا در حوزه سیاسی ساخته شد که بنا به نظر ناظران و منتقدان یک فیلم خوشساخت، خوش فرم و با روایت سینمایی و موفق بود که مورد پسند مخاطبان نیز قرار گرفت.
پهلوانیان با اشاره به انتقاداتی که به این فیلم وارد می کنند گفت: وقتی یک فیلم در حوزه سیاسی ساخته می شود طبیعتاً می تواند مخالفین و موافقینی با رویکرد کلی فیلمساز داشته باشد که این موضوع کاملا طبیعی است.
وی ادامه داد: در دورانی که با سیر فیلم هایی که ارزش دیدن ندارند و بسیار کم ارزش هستند مواجه هستیم اما در فیلم قلاده های طلا با یک فیلم خوش ساخت که حرف جدی در حوزه سیاسی دارد مواجه می شویم.
پهلوانیان اظهار داشت: کارگردان فیلم سعی کرده تا انجا که ممکن است فیلم با وقایع تاریخی و حوادث واقعی فتنه 88 منطبق باشد. البته افرادی که با مفهوم روایت و داستان در سینما آشنا هستند می دانند که لزومی ندارد تمامی جزئیاتی که در فیلم آورده می شود مطابق با واقعیت ها باشد. مهم این است که مخالف با آن جریان تاریخی نباشد و به حقیقت موضوع خدشه وارد نکند.
وی در واکنش به انتقاداتی سیاسی که در مورد این فیلم وجود دارد گفت: وقتی یک فیلم به عنوان یک اثر هنری مورد تحلیل قرار می گیرد باید با روش ها و شاخص های خاص خود مثل تم، موضوع، نشانه شناسی و ... بررسی شود.
این کارشناس حوزه سینما با بیان این که با یک فیلم سیاسی مواجه هستیم و نه با یک بیانیه سیاسی ادامه داد: برخی از منتقدین شیوه ای که در مواجه با این فیلم دارند؛ شیوه صحیح مواجه با یک فیلم نیست و شیوه برخورد با یک بیانیه سیاسی است و طبیعتاً ممکن است به نظرهای کلی در تایید یا رد این فیلم منحصر شود.
پهلوانیان با اشاره به تقدیر رهبر مقام معظم رهبری از این فیلم اذعان داشت: تقدیر رهبر انقلاب از این فیلم ابعاد مختلفی دارد که یکی از ابعاد آن شجاعت کارگردان برای ورود به عرصه ساخت فیلم سینمایی سیاسی با یک بیان صریح و روشن در عین هنرمندانه و درماتیک بودن هست.
وی ادامه داد: از دیگر ابعاد این تقدیر می توان به این موضوع اشاره کرد که نهایتاً فیلم قلاده های طلا یک اثر هنری است و با توجه به تاکیداتی که رهبر انقلاب بر استفاده از هنر به ویژه هنر سینما برای ارائه مفاهیم انقلابی و اصیل اسلامی دارند این فیلم قابل تقدیر است.
پهلوانیان با بیان این که فیلم قلاده های طلا تنها اثر هنری موفقی است که به فتنه 88 پرداخته است اظهار داشت: خیلی اهمیت دارد که یک هنرمند خودش را در این سطح از مسئولیت ببنید که به موضوع فتنه 88 ورود کند، فتنه ای که بسیار پیچیده و دارای لایه های پنهان و زیرین است که به غیر از زبان هنر نمی توان به زبان دیگری این پیچیدگی ها را برای جامعه روشن کرد.
وی اذعان داشت: هنرمند در هر عرصه ای که بخواهد ورود کند به حمایت مسئولین و توده مردم نیاز دارد؛ در عرصه هایی که بعضاً حساسیت خاص خود را دارد نیاز به شجاعت دو چندان دارد که قطعاً حمایت از آن برای پیشرفت هنرمند موثر خواهد بود.
مستندساز جوان کشور:
تخریبکنندگان دوباره قلادههای طلا بانیان فتنه ۸۸ بودند/ تأکید بر موفق بودن این اثر با تخریبها پس از چند سال
روحالله رفیعی در گفتوگو با صاحب نیوز بابیان اینکه فیلم قلادههای طلا کاملاً فیلم مستند و بر پایهیک داستان واقعی تولیدشده و جز بهترین فیلمهای تاریخ سیاسی کشور است، اظهار کرد: هرچقدر که از زمان تولید این فیلم میگذارد ارزش واقعیاش بیشتر نمایان میشود.
مستندساز جوان کشور گفت: نکات ظریفی را کارگردان در این فیلم و با دقت کامل پیاده کرده که بیشتر دیده میشود.
وی با اشاره به تجلیل دوباره رهبر معظم انقلاب از این فیلم افزود: نمایش دوباره فیلم قلادههای طلا و تجلیل دوباره رهبر انقلاب به قدرت این فیلم و ضعف سینما و تلویزیون اشاره دارد که آثاری دیگر مانند این پیرامون فتنه سال ۸۸ ساخته نشد.
رفیعی با تأکید بر اینکه تنها اثر مستند که ابعاد مختلف فتنه را نمایش داده فیلم قلادههای طلا است، بیان کرد: اثر جدی که محتوای درست و مستندی بوده و اقناع کننده باشد پیرامون حوادث و فتنه سال ۱۳۸۸ در سینمای داستانی ما تولید نشده است، کاریهای ضعیفی انجامشده که نمیشود به آنها اعتنا کرد.
وی با اشاره به تخریبهای اخیر علیه این فیلم، تصریح کرد: باید دید این تخریبها از طرف چه افراد یا جریاناتی است؛ هرچقدر زمان از تولید این فیلم میگذرد نکات متعددی از این فیلم نمایان میشود و اطلاعاتی که با اکران دوباره این فیلم به مردم رسیده آن را برای مردم بیشتر عمیق میکند.
این کارگردان ادامه داد: تخریب از ناحیه کسانی است که بانیان فتنه بودند و اکران دوباره قلادههای طلا باعث میشود که پشت پرده و حضور این افراد در فتنه ۸۸ را برای مردم آشکار میشود.
وی تشریح کرد: این جریانات و افراد برای فاش نشدن حقایق مجبور به تخریب این فیلم هستند و این واکنشهای بعد از چند سال بر موفق بودن این اثر تأکید میکند.
در گفتگو با کارگردان کرمانی:
ساخت «قلادههای طلا» اقدامی شجاعانه بود
امین شجاعی کارگردان کرمانی در گفتگو با راه آرمان؛ با اشاره به فیلم«قلاده های طلا» گفت: این فیلم را از نظر محتوا می پسندم و ساخت فیلم قلاده های طلا در آن زمان کاملا ضرورت داشت که در آن مقطع ساخته شود.
وی با بیان اینکه برخی معتقد بودند که این فیلم کاملا شعاری و سفارشی است،عنوان کرد: اما زمانی که به کلیت سینمای اسران نگاه می کنیم و شاهد ساخت فیلم های مستهجن که حتی نمی تواند اسم آنها را فیلم فارسی گذاشت چرا که از آنها هم رد کرده اند؛ چه اشکال دارد که قلاده های طلا در آن زمان که ضرورت داشت ساخته شود.
شجاعی با اشاره به اینکه از نظر تکنیک منتقد قلاده های طلا هستم، ابراز کرد:زمانی که می خواهیم کارمان را بر اساس تخیلات خودمان بسازیم؛ مختاریم از هر عنصری در این راستا استفاده کنیم؛ اما زمانی که می خواهیم واقعه نگاری کنیم باید دقیق تر عمل کنیم.
این کارگردان کرمانی ادامه داد: جریانات اتفاق افتاده در فتنه سال ۸۸ کوچک نیست و در این زمینه برای اجرا باید از پشتیبانی قوی برخوردار باشیم؛ اما قلاده های طلا این پشتیبانی را حقیرانه نشان می دهد که دو عنصر فعال به سه پشتیبان نیروهای محرک دستوراتی را می دهند و از آن طرف هم دو نفر را در وزارت اطلاعات نشان می دهند؛ این مسئله واقعیت دارد اما از وقایع نگاری ما دور است.
وی با اشاره به مطلب فوق افزود: چرا که این فتنه زمانی که آشوب می رسد منجر به حماسه نهم دی می گردد و در این حماسه فتنه ۸۸ توسط مردم از بین می رود؛ مسلما در این بین دو نفر درگیر نیستند؛ در فیلم قلادههای طلا به این مسئله توجه نشده است.
شجاعی تأکید کرد: ساخت فیلم در آن مقطع زمانی کار شجاعانه ای بود و به نوعی این اقدام بر خلاف جریان حرکت کردن بودن و میتوان گفت ساخت این فیلم حرکت خیلی جسورانه ای بود که ضرورت داشت.
تهیهکننده سینما:
فعالیتهای فتنه گران در قلادههای طلا بهدرستی نمایش دادهشد/ این فیلم به واقعیتها پرداخت
علیاکبر بکتاشیان در گفتوگو با صاحب نیوز بابیان اینکه قلادههای یکی از موفقترین فیلمهایی است که پیرامون فتنه ۸۸ ساخته شد بود، اظهار کرد: افتخار میکنم که افرادی در کشور هستند که دلسوز نظام و انقلاب بوده و باید از اینها قدرانی کرد.
تهیهکننده سینما گفت: افرادی مانند مرحوم سلحشور و ملا قلی پور از میان ما رفتند و از این افرادی که در بین ما حضور دارند امثال آقای حاتمی کیا، ابوطالبی دلسوزان این نظام هستند و باید از آنها قدرانی کرد.
وی افزود: فراز و نشیبهایی وجود دارد که اگر صادقانه با آثار برخورد شود سیر تکاملی و تکمیلی در فیلمها انجام میشود.
بکتاشیان بابیان اینکه ابوالقاسم طالبی یکی از دلسوزان عرصه هنر است، تصریح کرد: آقای طالبی یک سیر صعودی را طی کرده و قلادههای طلا شاید از فیلمهای استثنایی باشد که به موضوع فتنه پرداخته و سعی کرده با تحقیق و پژوهش واقعیتها را منعکس کند.
وی بیان کرد: هنر به دلیل سلیقهای بودن، برداشتهای متفاوتی دارد، زمانی که فرد میخواهد در شرایط موج قضاوت کند یک سری روشنفکران میگویند این فیلم قضاوت یکطرفانه بوده اما درصورتیکه تحقیق کردن آن مشخص و حضور بیگانگان در فتنه ۸۸ و نفوذ آنها در کشور مشخص و ملموس بود.
تهیهکننده سینما بابیان شاید افرادی این حقیقت فتنه را نپذیراند اما قلادههای طلا در بازسازی فتنه ۸۸ توانسته موفق عمل کند، ادامه داد: بنده در زمان آشوبهای ۸۸ مدتی در تهران حضور داشتم و برخی از صحنههای فیلم را دقیقاً در خیابانها میدیدم.
وی با اشاره به حقیقت نفوذ و حضور عوامل بیگانه برای فریب مردم در ۸۸، تشریح کرد: این فیلم تحریکهای متعدد دشمن که در حال نفوذ به کشور است را به عرصه نمایش گذاشت.
بکتاشیان بیان کرد: کارگردان قلادههای طلا از بازیگران خوب استفاده کرده است و این فیلم یکی از کارهای خوب ایشان بوده است.
کارگران بروجردی:
«قلادههای طلا» افشای دستهای پشت پرده فتنه 88/ابوالقاسم طالبی به رسالت خود عمل کرد
پژمان شاهوردی کارگران بروجردی تئاتر در گفتوگو با سفیر افلاک، با اشاره به برخی انتقادات به فیلم قلادههای طلا به کارگردانی ابوالقاسم طالبی اظهار داشت: حقایق بهخوبی در فیلم قلادههای طلا بیانشده و بعدازآن مقام معظم رهبری از این فیلم تقدیر کردند که نشان میدهد این فیلم بهخوبی به اصل موضوع پرداخته است.
وی افزود: متأسفانه برخی از گفتن حقایق نگران هستند درحالیکه در این نوع فیلمها به موضوعاتی میپردازند که اصل محتوا را به مخاطب انتقال دهند.
کارگردان بروجردی بیان کرد: وقتی یک فیلم یا کار هنری تولید میشود، ابتدا فیلمنامه تأییدشده که به مرحله اجرا رسیده است و اعتراض بعد از پخش فیلم اقدام مناسبی نیست که از سوی بازیگر صورت گیرد.
وی عنوان کرد: ابوالقاسم طالبی کارگران فیلم قلادههای طلا و امثال آقای طالبی که دغدغه ساختن فیلمهایی را دارند که به اصل محتوا میپردازد به نظر من رسالت خود را بهخوبی انجام دادهاند.
شاهوردی تصریح کرد: این در حالی است که خیلی از افراد به سمت تولید این فیلمها نمیروند و شاید نگرانی و ترس داشته باشند اما کارگردانها و هنرمندان زیادی هستند که تلاش میکنند تا از این هنر بتوانند اصل مطلب و حقایق را از طریق قاب تلویزیون به مخاطب برسانند.
به گزارش سفیر افلاک فیلم قلادههای طلا به کارگردانی ابوالقاسم طالبی در سال 90 تولید شد و جزء فیلمهای اکران نوروزی سال 91 بود که در آن سال، شمار زیادی از مخاطبان را به سینما کشاند و بیش از سه و نیم میلیارد تومان فروش داشت.
کارشناس رسانه:
"قلادههای طلا" بین مردم و اغتشاشگران تفاوت قائل شد/ حملهها به طالبی غیرفنی و غیر اخلاقی بود
مدرس و عضو انجمن سواد رسانه ای ایران در مصاحبه با خبرنگار یزدرسا با اشاره به هجمه ها به فیلم "قلاده های طلا" عنوان کرد: صرف نظر از جنبه های هنری ما وقتی از سینما و فیلم صحبت میکنیم در واقع از یک رسانه صحبت می کنیم. یعنی وقتی سینما به یک واقعه تاریخی میپردازد، مخصوصا با یک نگاه متعهدانه نسبت به تاریخ که سعی می کند با استفاده از مستندات و شواهد وقایع را روایت کند، این امر منجر به افزایش سواد تاریخی مردم میشود.
محمد علی عبداللهی اضافه کرد: مثلاً کارگردانان چه در فیلم "قلاده های طلا" و چه در فیلم "یتیم خانه ایران" روی یک واقعه تاریخی دست گذاشتند که در سینما کمتر بدان پرداخته شده بود. نتیجه این می شود که وقتی سواد تاریخی مردم بالا رفت اینجا دیگر هر رسانه ای نمی تواند با شیطنت روایت خودش را به مردم قالب کند.
وی افزود: جنایات گروهک منافقین را در نظر بگیرید. یک عده از مردم ما بودند که در دهه ۶۰ این جنایات را با گوشت و پوست خود لمس کردند، اما بعد از گذشت 30 سال شاید برای خیلی ها اتفاقات آن دوران ملموس نباشد. زیرا در این مورد فیلم های محدودی ساخته شده و آنطور که باید و شاید رسانه ها به عنوان یک بخش مهم از تاریخ ما روی این قضیه کار نکردند. لذا دیدیم که بعد از چند سال عده ای جای شهید و جلاد را در این قضایا عوض کردند. به طور کلی پرداختن به وقایع باعث میشود سواد تاریخی مردم افزایش یابد، اما وقتی به موضوعی پرداخته نشود و مغفول بماند کسی برنده است که اولین روایت را در مورد آن بیان کند.
این کارشناس رسانه با اشاره به لطمات جبران ناپذیر ناآگاهی تاریخی مردم در اثر کم کاری رسانه ها تصریح کرد: بگذارید یک مثال دیگر از تاریخ معاصر خودمان بزنم. ما بعد از انقلاب چندین نوبت مذاکره با غربی ها و آمریکا داشتیم. مثلا در الجزایر، در ماجرای مک فارلین، در مورد آزادی گروگان های آمریکایی در لبنان و همچنین مذاکرات هسته ای سال ۸۲ ولی اینها یا با اعمال نفوذ کسانی یا به دلایل امنیتی و یا به مصلحت های دیگر برای مردم بیان نشد و این عدم بیان حقایق تارخی باعث شد ما بیاییم و تجربه برجام را تکرار کنیم که نتیجهاش عیناً همان نتیجه مذاکرات قبلی بود. یعنی ملتی که سواد تاریخی نداشته باشد و تاریخ را نخوانده باشد محکوم به این است که تاریخ را تکرار کند.
وی بیان داشت: در مورد فیلم قلاده های طلا باید گفت آقای ابوالقاسم طالبی به سراغ موضوعی رفته که خیلی جنجالی و محل اشکال است. یعنی ایشان در هر شرایطی حداقل مورد اعتراض جدی یک طرف ماجرا قرار می گرفت. البته این هم یک نکته مثبت است و شجاعت این کارگردان را می رساند. نکته بعد این است که آقای طالبی تلاش کرده بر اساس یک نگاه غیر جانبدارانه وارد شود. این نکته خیلی مهم است زیرا به عقیده بنده یک سری از مردم بودند که واقعا سوال داشتند. شما میدانید وقتی کسی طرفدار یک نامزد انتخاباتی آنهم در شرایط به شدت دو قطبی مانند سال ۸۸ باشد شدیداً تحت تاثیر احساسات قرار می گیرد. لذا یک عده واقعا برایشان شبهه ایجاد شد. بله یک عده آمده بودند برای اغتشاش، یک عده سازماندهی وارد شده بودند ولی عدهای زیادی از مردم نیز واقعاً برایشان شبهه ایجاد شده بود. لذا می بینیم بعد از نماز جمعه تاریخی رهبر انقلاب از جمعیت معترضان خیلی کاسته شد، چون مردم معترض دریافتند که اگر مشکلی هم هست باید از طریق قانون پیگیری شود. کاری که قلاده های طلا کرد نیز دقیقاً این است که بین مردم و اغتشاشگران تفاوت قائل شد.
عبداللهی اظهار کرد: نکته مثبت دیگر "قلاده های طلا" این است که هیچ تعهدی به هیچ یک از طرفهای انتخاباتی ندارد. نکته ای که کمتر در فیلم های دیگر دیده می شود.
وی به هجمه ها به این اثر اشاره و اذعان داشت: در سینمای ما در ظاهر دو جریان وجود دارد. یک عده کسانی هستند که در عین اینکه خودشان فیلمساز هستند در عین اینکه خودشان از امکانات دولتی و از بودجه دولتی برای فیلم ساختن استفاده میکنند یک زاویه ای با حاکمیت و ارزش های پذیرفته شده از سوی مردم دارند و در مقابل یک عده ای با حاکمیت و هنجارهای جامعه همسویی دارند. لذا حمله ای که به این فیلم شد کاملا غیرفنی و غیر اخلاقی بود. بخشی از این رفتارها به این حقیقت بازمی گردد که بخشی از حامیان جریان نامزد معترض در سال ۸۸ همان سلبریتی ها و بازیگرها بودند. حالا وقتی یک فیلم ساخته می شود با وجود اینکه بی طرفی هم رعایت شده اما خب طبیعی است که به مذاق آنها خوش نیاید. لذا باعث مخالفت می شود.
عضو انجمن سواد رسانه ای ایران تاکید کرد: یک نکته که نباید از آن گذشت این است که ما خیلی وقت ها سازمانهای دخیل در بعضی از موضوعات به علت چیزی که اسمش را مصلحت میگذارند، خیلی اجازه ورود هنرمندان و رسانه ها به بعضی از مسائل را نمی دهند. البته اگر وظیفه رسانه آگاهی بخشی است باید با وجود این موانع هم به موضوع ورود کند.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۲۱۶۶۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مجتبی مطهری: اخلاق مقداری در جامعه ما افت کرده است/ مسعود ادیب: همنسلهای من از شهید مطهری دینداری و مسلمانی خود را آموختند/ ابوالقاسم فنایی: شهید مطهری سعی کردند از جاودانگی اخلاق دفاع کنند
به مناسبت ایام شهادت استاد مرتضی مطهری نشستی با عنوان «رهاورد فلسفه در اخلاق؛ با نگاهی به کتاب فلسفه اخلاق شهید مطهری» در دانشگاه مفید قم برگزار شد.
به گزارش جماران، محمدحسین مطهری در این نشست با اشاره به اینکه این برنامه درباره دستاوردهای فلسفه برای اخلاق است، گفت: رابطه فلسفه و اخلاق دقیقاً به قدمت خود فلسفه است و جزء مباحثی نیست که در دورههای متأخر درباره آن گفتوگو شود. درباره پروژهی فلسفه اخلاق شهید مطهری زیاد گفته شده و زیاد نوشته شده است. به نظر میآید شاید از وجهی باعث قدردانی است و از جهتی باعث تأسف است که بیشتر تحقیقات، ناظر به زاویه خاص بحث شهید مطهری در قسمت جاودانگی اخلاقِ «درسهای نقدی بر مارکسیسم» است که به بخشی از نظریه علامه طباطبایی اشکال کردهاند. لذا همه یا اکثر توجهات به آن بخش معطوف شده است و کتاب «فلسفه اخلاق» شهید مطهری که بحث ۱۳ جلسه ایشان در دهه ۵۰ و نزدیک به اواخر حیات شریفشان است، کمتر مورد پرداخت و جستار قرار گرفته است.
به گزارش جماران، دکتر مجتبی مطهری نیز در این نشست با گرامیداشت سالگرد شهادت شهید مطهری، گفت: اخلاق در عرف مردم قابل درک و هضم است و همه میفهمند اخلاق چیست اما من فکر میکنم تعریف روان و ساده اخلاق را که خوب میشود هضم کرد، ملا مهدی نراقی و ملا احمد نراقی در کتابهای «معراج السعاده» و «جامع السعاده» آوردهاند که «اخلاق علمی است که از معالجه و درمان رذائل اخلاقی صحبت میکند.» شاید در عرف اخلاق این بهترین تعریف باشد.در عرف فلسفه هم همین طور است، چون اگر بخواهد ماهیت فلسفی پیدا کند قطعاً مسائل مختلف دارد. لذا فعل اخلاقی، صفت اخلاقی و اندیشه اخلاقی که شهید مطهری اشاره کردند در همین وادی است.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: ایشان بین فعل طبیعی و فعل اخلاقی تفاوت قائل میشوند که با هم فرق میکند. فعل طبیعی فعلی است که ما معمولاً انجام میدهیم. برای نمونه داد و ستد کردن، تعلیم دادن، خوردن، خوابیدن و نوشیدن و مسائل دیگر که نه قابل نکوهش و نه قابل تحسین و تمجید و نکوداشت است. اما فعل یا کار اخلاقی، فعلی است که قداست و تعالی دارد و ستایش و تمجید و تحسین دیگران را برمیانگیزد. شهید مطهری نمونههایی از اخلاق را آوردهاند؛ مثالی از پتر کبیر گفتند که امپراتور روسیه بوده است. همچنین از فرهنگ خودمان نمونههای مختلفی را ذکر کردهاند. برای نمونه حضرت امیر(ع) غلامی به نام قنبر داشت که وی را به بازار میبرد، پیراهن نو را برای ایشان و پیراهن کهنه را برای خود میخرید و به قنبر میفرمود که تو جوانی و باید پیراهن نو را بپوشی. حضرت زهرا(س) هم به فضه میگفت ما باید با هم کار کنیم. این کارهای اهل بیت(ع) اخلاقی است.
وی با اشاره به اینکه شهید مطهری بسیار علاقهمند و شیفته دعای مکارم الاخلاق بود، افزود: دعای مکارم الاخلاق دعای بیستم صحیفه سجادیه است. ایشان میگفت که آرزو میکنم برای این دعا شرح بنویسم که فرصت نکردند لذا عباراتی از دعای مکارم اخلاق را آوردند. شهید مطهری در قضیه قنبر و امام علی(ع) و فضه و حضرت زهرا(س)، فلسفه بردگی را به آموزش تعبیر کردهاند و نه بهرهکشی اقتصادی؛ در حالی که خیلیها به اشتباه، بردگی را در اسلام محکوم میکنند. لذا آمدن بردهها به منزل ائمه(ع) به نوعی تربیت و آموزش اخلاقی آنان است. به همین دلیل شهید مطهری در ضمن دعای مکارم اخلاق، به این مسأله اشاره دارند.
مطهری تأکید کرد: یکی از نکتههای جالبی که در دیدگاه ایشان است این است که معاویه هرچند آدم خبیث، منافق، ظالم و ستمکار است اما در عمق فطرتش پاک است. در عمق فطرت، شعور باطن و ناخودآگاه معاویه یک فطرت پاکی آفریده شده است. به همین دلیل زمانی که عدی بن حاتم نزد معاویه از حضرت امیر(ع) تعریف میکند، اشکهای معاویه سرازیر میشود. انسان تعجب میکند که معاویه با آن رذائل اخلاقی اشک بریزد و بگوید: «دیگر محال است مادر روزگار چون علی بزاید.» شهید مطهری میگوید این نشان میدهد که در عمق فطرت انسانهای شرور و بد روزگار، نهاد پاکی وجود دارد. برخی تعجب میکردند و میگفتند که چطور ممکن است که عمق فطرت معاویه پاک باشد؟! لذا این نکته قابل بحث و بررسی است.
وی اظهار داشت: از نمونههایی که شهید مطهری در معارف اخلاقی اشاره میکند، عبارت خواجه عبدالله انصاری است که: «بدی را بدی کردن سگساری است. خوبی را خوبی کردن خر کاری است. بدی را خوبی کردن کار خواجه عبدالله انصاری است.» استاد مطهری در ادامه نکته مهمی میگوید که «خوبی را بدی کردن کار ما ایرانیان است.» و در کتاب نوشته که این جمله را باید خواجه عبدالله انصاری اضافه میکرد. ایشان این را به عنوان تمثیل گفته نه اینکه از خواجه عبدالله بگوید. اینکه میگوییم در مقابل بدی، خوبی کردن «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاما»(فرقان/63)، شهید مطهری میفرماید که اشتباه نشود؛ انسان در برابر آدمهای نابخرد، عوام و جاهل باید انعطاف و ادب به خرج بدهد نه آدمهای شرور، خبیث و مغرض که بخواهند انسان را خُرد کنند یا افرادی که غرض و هدف آلودهای دارند.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: من فکر میکنم که یک نکته در صحبتهای اولی ناگفته مانده است و آن اینکه بدون خودشناسی و بدون اینکه انسان گوهر و روح الهی، روح قدسی و جان الهی خود را کشف کند، احتمال اینکه مؤدب و مزیّن به فعل اخلاقی شود، نیست. فعل اخلاقی این است که انسان اول خودِ الهی و نورانی خودش را بشناسد و دوم اینکه انسان تا از رذائل اخلاقی پاک نشود، امکان فعل و مکارم اخلاقی برای او نیست و امکان ندارد دست به این کار بزند. این کا، روح الهی، روح قدسی و روح ملکوتی میخواهد و تا انسان روح خودش را کشف نکند، دست به کارهای اخلاقی و مکارم اخلاقی نمیزند.
وی با اشاره به آیات 9 و 10 سوره شمس، افزود: مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی میگوید «اینکه قرآن اینقدر به قلب و روح توجه کرده، به خاطر این است که تا روح تزکیه، نورانی، پاک و آسمانی نشود امکان این نیست که کردار خوب انجام دهد و خصلتهای خوب پیدا کند». اول انسان باید قلب را تزکیه و پاک کند و از آلودگیها بیرون آورد تا به فعل اخلاقی دست پیدا کند. اما امروزه در جامعه افرادی صادق، پاک و خالص زندگی میکنند که دنبال دنیا هستند. اینها معتقدند که آدم باید بخورد و دنبال منافعش باشد و از هر طریقی پول بیشتری به دست بیارود. الآن میبینیم که اخلاق مقداری در جامعه ما افت کرده است. این نکتهای است که در آثار پدر باید تکمیل کنیم.
مطهری یادآور شد: امام در کتاب چهل حدیث میگویند که اگر انسان گناه کند و به موسیقی و لهو و لعب گوش کند، روح الهی خود را از دست میدهد و با صورت بیمغز در قیامت محشور میشود. در کتاب چهل حدیث آمده است که انسان باید عزم و اراده داشته باشد و از گناهان پرهیز کند تا روح الهی و آسمانی او شکفته شود. این کار مقدمه خودشناسی، اخلاق و مکارم اخلاقی است. همچنین مقدمه خداشناسی هم است که شهید مطهری در کتابشان اشاره کردهاند. بنابراین شهید مطهری در تعریف اخلاق میگویند که از نوع زیبایی معنوی و روح است. کار اخلاقی هم از زیبایی روح است. کار زیباست از این جهت که روح زیباست.
به گزارش جماران، حجتالاسلام و المسلمین مسعود ادیب نیز در این نشست گفت: خیلی از هم سن و سالها و همنسلهای من از شهید مطهری دینداری و مسلمانی خود را آموختیم و با آثار او، با نگاه جدید و عالمانه با اسلام آشنا شدیم. فکر میکنم بسیاری مثل من، به دنبال مطالعه آثار شهید مطهری به طلبگی علاقهمند شدند و به حوزه آمدند. همچنین افراد بزرگتر از ما شاید در محضر او حاضر میشدند، در درسهای مسجد ایشان حضور پیدا میکردند و از او الهام گرفتند. معالاسف دست تعصب کور و جهالت این وجود گرانقدر را در زمانی که بیشترین احتیاج را به او داشتیم از جامعه ما گرفت.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید قم با بیان اینکه علامه طباطبایی یکی از مبتکرترین و پر مطلبترین فیلسوفان معاصر در عالم اسلام است، افزود: شاید این جمله درست باشد که اگر شهید مطهری نبود، نه علامه طباطبایی بر سر وجد و ذوق میآمد که مطالب زیادی را بگوید و نه مطالب گفته شدۀ او شرح و بسط پیدا میکرد. کسی که کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» را خوانده باشد میداند که با شرح آقای مطهری میشود به عمق مطالب علامه رسید. یکی از ابتکاریترین و کمیابترین نکاتی که مرحوم علامه طباطبایی در فلسفه دارند، نظریه اعتباریات است. جالب اینجاست که شهید مطهری به عنوان بزرگترین شاگرد و شارح علامه در این نقطه با ایشان همنظر نیست. لذا طبیعی است که توجه همه به این نقطه جلب شود.
وی تصریح کرد: من خیال میکنم که دلیل اصلی عدم همراهی شهید مطهری با علامه در این مسأله، عِرق دینداری و نگرانی از تضعیف جایگاه اخلاق از سوی استاد مطهری بوده است. یعنی چون گمان ایشان این بود که دیدگاه علامه سر از نسبیت در میآورد و نسبیت حد یقفی نخواهد داشت. برای محکمکاری در اخلاق و بتن آرمه کردن ارزشهای اخلاقی، احساس کردند که با علامه همراهی نکنند. به همین دلیل تفاوت دیدگاه خود را بسیار لطیف و ملایم به اشکال مختلف مطرح کردند؛ ضمن اینکه ادب شاگردی و عشقی که به علامه داشتند، در جای خود محفوظ بوده است. جالب این است که مثل شهید مطهری بعضی شاگردان معظم و معزز دیگر علامه، با ایشان همراهی نکردند؛ از جمله مرحوم آیتالله مهدی حائری یزدی که بیان دیگری برای توجیه گزارههای اخلاقی دارند. همچنین مرحوم آیتالله مصباح یزدی هم بیان دیگری دارند. ولی احساس میشود که شاگرد زنده علامه حضرت آیتالله جوادی آملی کم و بیش با علامه همراه هستند.
ادیب در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: معمولاً در کتب اخلاق اسلامی میگویند اخلاق جمع خُلق است و خُلق هم یک ملکه نفسانی در انسان است. پس اخلاق عبارت است از علم و دانشی که ملکات نفسانی خوب و بد را در انسان معرفی میکند و به انسان یاد میدهد که چگونه ملکات خوب را در خودمان راسخ کنیم و از ملکات بد پرهیز کنیم. یعنی اخلاق فضیلتگرایانه به نحو بنیادین و پیشفرض در تعریف اخلاق اشراب میشود و از ابتدا اخلاق، فضیلتگرایانه تعریف میشود. اما به نظر میآید امروز وقتی از اخلاق میگوییم، درباره مجموعه گزارههای هنجاری حرف میزنیم که ویژگیهایی دارند و اسمشان را اخلاق گذاشتیم و آنان را از دیگر گزارههای هنجاری متمایز کردیم.
وی تأکید کرد: من فکر میکنم که تفاوت عمده مرحوم علامه طباطبایی با نراقیین و قبلیها و بعدیها این است که ایشان سراغ این نرفته که از اول اخلاق فضیلتگرایانه را مبنا قرار دهد و بر اساس آن همه چیز را تعریف کند و مستقیم سراغ گزارههای هنجاری آمده است. گزارههای اخلاقی گاهی در قالب «خوب» و گاهی در قالب «باید» بیان میشود. مرحوم علامه قالب باید را که جمله انشایی است و ظاهر و باطن آن انشایی هم است و صریح در انشا است، اصل گرفته و خوب را بر باید استوار میکند و بر اساس باید، معنا میکند. این برعکس بعضی متفکران دیگر است که خوب را مبنا گرفتند و از آن باید را استخراج کردند.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید قم گفت: شهید مطهری تصریح میفرمایند که دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی به نسبیت میانجامد و اخلاقیون و متدینین را نگران میکند، برای علاج این نسبیت به نظر ایشان آمده که بنیادهای مستحکم و آهنینی برای اخلاق درست کند تا از گزند تغییرات در امان باشد. علامه اخلاق را در زمرۀ اعتباریات قرار دادند؛ به صراحت هم قرار دادند و همه جای آثار ایشان از رسالة الولایه تا تفسیر المیزان همین است. بعضی از بزرگواران میگفتند که علامه در المیزان دیدگاه دیگری دارند و گویی یک گوشه تصادفاً از دستش دررفته است، در حالی که اساساً اینگونه نیست. علامه در تمام آثار خود بسیار محکم و استوار این مبنا را قبول دارد، پشت آن ایستاده و به لوازمش هم ملتزم است. در المیزان هم دیدگاه ایشان همین است که باید به تفصیل در جای خود بحث شود.
وی افزود: مرحوم محقق اصفهانی و علامه طباطبایی، نه با عناوین دستهبندی شده و منظم بلکه در لابهلای آثارشان نشان دادند که در اخلاق هنجاری، غایتگرا هستند. مرحوم محقق اصفهانی تصریح میکند که غایت ایشان نظم اجتماعی است، مرحوم علامه تلویحاً این را میگوید ولی غایات دیگری هم در آثار دیگر خود مطرح میکند. پس مجموعاً از نظر حضرات، اخلاق عبارت است از قواعدی که انسانها وضع میکنند نه لزوماً به وضع تعیینی بلکه به وضع تعیُّنی، مثل زبان برای بهبود بخشیدن به رفتارهای خودشان و برای نیل به نتیجهای در ساحت زندگی اجتماعی. حال، این ساحت زندگی اجتماعی را میشود خیلی گستردهتر دید، حتی مقاصد دینی را داخل آن تعریف کرد و گفت که احکام دینی عبارت است از اعتباریاتی که شارع مقدس برای نیل انسان به غایات و اهدافی که دین برای او تعیین کرده، وضع کرده است.
ادیب ادامه داد: مشکل نسبیت را هم مرحوم علامه خوب توضیح دادند و هم شهید مطهری در این بخش به خوبی بیان کردند که اگر گفتیم اخلاق از اعتبار انسانی برمیخیزد، اعتباریات بیاساس، بیقاعده و دلبخواهی نیست بلکه اعتباریاتی است که هم منشأ آن طبیعت انسان و جامعه انسانی است و هم مقصد آن امور واقعی است. درست است که این گزارهها اعبتاری هستند، اما هم ریشه در واقعیت دارند و هم آثار واقعی به بار میآورند. آثار واقعی آنها مقاصدی است که تعقیب میکنیم و ریشه آنها فطرت انسان، ساختار جسمی انسان، ساختار اجتماعی انسان و همه اینها میتواند باشد. همه آنچه به ساختار انسانی برمیگردد در معرض دگرگونی و تغییر نیست.
وی تأکید کرد: ما اساساً کاری به اخلاق، دین و بحث فلسفی نداریم، اگر تاریخ بشر را مطالعه کنیم میبینیم که انسان در امور بنیادین و اساسی، قرنهای متوالی تغییر نکرده است. انسان حب ذات دارد تغییر نکرده است، انسان شهوت دارد تغییر نکرده است، انسان غضب دارد تغییر نکرده است، انسان میل به زندگی اجتماعی دارد تغییر نکرده است و ... که فهرست نیمهبلندی از اینها میشود تهیه کرد. پس مقاصد و مبانی عرصههایی از زندگی انسان عوض نشده است. البته عرصههایی هم در معرض تغییر قرار گرفته است. بنابراین چنین نیست که بر اساس دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی، همهی اخلاق یک دفعه معروض نسبیت شود بلکه آنچه به عرصههای بنیادین تغییر نکرده یا حتی تغییرناپذیر است.
به گزارش جماران، ابوالقاسم فنایی نیز در این نشست با گرامیداشت یاد و خاطره شهید مطهری، گفت: در فرهنگ ما چیزی به نام «فلسفه اخلاق» به عنوان یک دانش یا شاخه در فلسفه نداشتیم. چیزی که داریم علم اخلاق است که بعضی از اندیشمندان مسلمان در این زمینه تألیفاتی دارند و رویکرد اصلی آنها، اخلاق فضیلتمدار است. اما در علوم دیگر از جمله در کلام و منطق، بحثهایی داریم که امروزه تحت عنوان «فلسفه اخلاق» طبقهبندی میشوند. از جمله یکی از مهمترین بحثهایی که در کلام، در ذیل بحث افعال الهی مطرح میشود این است که حسن و قبح، عقلی است یا شرعی؟ متکلمان در پاسخ به این سؤال به دو گروه معتزلی و اشعری تقسیم میشوند. عموم متفکران شیعه تا این اواخر به صراحت خودشان را طرفدار نظریه معتزله میدانستند که معتزله قائل بودند به اینکه حسن و قبح، عقلی است.
رئیس دپارتمان فلسفه دانشگاه مفید قم افزود: شاید بتوان گفت که اولین و دقیقترین نظریهپردازی در این زمینه را در آثار مرحوم شیخ محمدحسین اصفهانی مشهور به کمپانی میتوانیم پیدا کنیم که ایشان استاد علامه طباطبایی بود. مرحوم کمپانی معتقد بود که حسن و قبح بنا و قرارداد عقلاست، عقلا دور همدیگر جمع میشوند و افعالی که موجب حفظ نظام میشود و فاعلان آن را مدح میکنند و کسانی که کاری انجام میدهند که موجب اختلال نظام میشود را مذمت میکنند. لذا از تحسین و تقبیح عقلا که به نوعی قرارداد و بنای بین آنهاست، حسن و قبح پیدا میشود.
وی یادآور شد: مرحوم علامه طباطبایی کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» را درباره نقد مارکسیسم نوشتند. از دیدگاههای مارکسیستها این بود که معرفت نسبی است و آنها قائل به نسبیانگاری در معرفتشناسی بودند. مرحوم علامه طباطبایی در مقام نقد دیدگاه مارکسیستها گفتند که ما دو نوع معرفت مطلق و نسبی داریم. فلسفه، علوم و چیزهای دیگر، معرفت مطلق میشود اما معرفت نسبی، معرفت اعتباری است. لذا از اینجا بحث اعتباریات شروع شد و ایشان با تفکیک حقایق از اعتباریات، میخواستند شواهدی که مارکسیستها به سود نسبیت معرفت میآوردند، تبیین درست و دقیقی به دست دهند تا آن نسبیت، کل قلمرو معرفت را دربرنگیرد و به قلمرو خاصی محدود شود که از نظر ایشان همان قلمرو اعتباریات است.
فنایی با بیان اینکه شهید مطهری سعی کردند به نوعی مبنای غیر نسبیانگارانه برای اخلاق مطرح کنند تا به تعبیر خودشان از جاودانگی اخلاق دفاع کنند، اظهار داشت: ما همین بحث را اگر بخواهیم در فرهنگ غرب دنبال کنیم میبینیم که تا همین قرن بیستم مثل خیلی از شاخههای دیگر فلسفه، چیزی به نام فلسفه اخلاق مطرح نیست. البته از همان دوران یونان باستان نظریههای اخلاقی وجود دارد و یکی از مهمترین دغدغههای فیلسوفان، نظریهپردازی در باب اخلاق، مفاهیم اخلاقی، جایگاه اخلاق و مباحثی از این قبیل بوده است اما اینکه ما رشتهی فلسفی به نام فلسفه اخلاق داشته باشیم، مورخان فلسفه، تاریخ آن را به ابتدای قرن بیستم برمیگردانند.
وی تأکید کرد: بحثهایی که در فرهنگ خودمان در باب تعریف باید و نباید و منشأ باید و نباید و ... مطرح شده فقط قسمت خیلی کوچک و شاید بگویم کماهمیتِ بحثهایی است که ما در فلسفه اخلاق داریم. این بحث فقط مربوط به زبان اخلاق است و در شرایط فعلی دیگر خیلی مورد توجه فیلسوفان اخلاق نیست. چون فیلسوفان سراغ جنبههای دیگر اخلاق رفتند از جمله متافیزیک اخلاق، معرفتشناسی اخلاقی، روانشناسی اخلاق، رابطه اخلاق و عقلانیت و ... که بحثهای بسیار مهمتر و کلیدیتری است که متأسفانه امروزه مورد توجه متفکران مسلمان در داخل ایران قرار نگرفته است. البته میشود شکلهای پراکندهای از پرداختن به این موضوعات را در آثار متفکران خودمان پیدا کنیم ولی نه به صورت سیستماتیک، دقیق و گسترده که در غرب جریان دارد.